طراحی داخلی با تجربهی انسان از محیط آغاز میشود. طراحان با در نظر گرفتن احساسات جسمی و روانی افراد از رویکردهای انسانمحوری برای نشان دادن زندگی امروزی ما استفاده میکنند. ایجاد رویکردهای مناسب برای بهبود سلامتی، امنیت و رفاه، فضاهای داخلی معاصر از بیوفیلیا به عنوان یک رویکرد مقدس الهام گرفتهاند.
طبق تعریف، طراحی داخلی تمام جنبههای محیط ما را در بر میگیرد. قواعد کلی آن به متریال مورد استفاده، نمونهی مبلمان مورد نیاز، چیدمان، تجهیزات، نورپردازی، آکوستیک، مسیریابی، ارگونومی و آنتروپومتری و رفتارهای محیطی انسان نیز توسعه پیدا میکند. بیوفیلیا با تمرکز بر تجربه، بر عناصر فیزیکی و حسی لحظه به لحظه در فضاهای داخلی تأثیر میگذارد. تأثیر آن بر روی احساسات، سلامتی و حال عمومی ما قابل مشاهده است. اما بیوفیلیا چیست و چگونه با طراحی ارتباط برقرار میکند؟
بیوفیلیا ایدهی گرایش ذاتی انسان به جستجوی ارتباط با طبیعت را مطرح میکند. این اصطلاح در یونان باستان به معنی عشق به موجودات زنده است و توسط یک روانکاو آمریکایی آلمانی تبار اریک فروم (Erich Fromm) در کتاب آناتومی ویرانگری انسان (1973) مورد استفاده قرار گرفت که در آن بیوفیلیا را تحت عنوان «عشق پرشور به زندگی و تمام چیزهای زنده» توصیف میکند. این اصلاح بعدا توسط اداورد اُ (Edward o) زیستشناس آمریکایی نیز مورد استفاده قرار گرفت. ویلسون (Wilson) که بر روی رویکرد بیوفیلیا به صورت اختصاصی کار میکرد، میخواست نشان دهد که تمایل انسان به طبیعت و دیگر شکلهای زنده تا حدی مبنای ژنتیکی دارد.
ویلسون همچنین ملاحظات اخلاقمحوری بر اساس ابعاد چندگانهی ارتباط ذاتی انسان در برابر طبیعت معرفی کرد. تصور وی از وابستگی به محیط زیست بر مفاهیم مختلفی شامل تعلق عملی انسانها به طبیعت، رضایتی که از ارتباط مستقیم با طبیعت به دست میآید، تمایل جسمی به طبیعت، در نظر گرفتن طبیعت به عنوان سرچشمهی الهام و صلح و دلبستگی انسان به مناظر طبیعی از نظر احساسی استوار بود. هستهی اصلی بیوفیلیا برقرار کردن پیوندی دوباره با طبیعت است و در نتیجه به بهبودی حال او منجر میشود.
در طراحی ما بر آنیم که ویژگیهای جهان طبیعی را به فضاهای ساخته شده بیاوریم. برای مثال استفاده از آب، فضای سبز و نور طبیعی یا المانهایی مانند چوب و سنگ در طراحی بیوفیلیک رایج است. تشویق به استفاده از سیستمها و فرآیندهای طبیعی در طراحی به نمایاندن طبیعت کمک میکند و در نتیجه این رویکرد طراحی باعث بهبود وضعیت رفاه و آسایش افراد میشود. مزایای بسیاری برای طراحی بیوفیلیک وجود دارد که در این میان میتوان به مواردی مانند کاهش نوسانات ضربان قلب و نبض، کاهش فشار خون و افزایش فعالیت سیستم عصبی اشاره کرد. به همین دلیل در طراحی کلینیک و سایر فضاهای درمانی که بیماران نیاز به شرایط مناسب برای بهبودی دارند، این رویکرد ارزش بیشتری پیدا میکند.
با گذشت زمان، ارتباطات ما با جهان طبیعی به موازات پیشرفتهای تکنوژوی تغییر پیدا کرده است. پیشرفتهای قرون ۱۹ و ۲۰ میلادی در ابتدا چگونگی ارتباط افراد با طبیعت را تغییر داد. از آن پس زمان بیشتری را در فضاهای بسته گذراندیم. امروزه بیشتر افراد در حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد زمان خود را در فضاهای سرپوشیده به سر میبرند و در این میان از خانه تا محل کار و سایر فضاهای عمومی در رفت و آمد هستند. از زمانی که طراحان به بیوفیلیا روی آوردند، فضاهایی به وجود آمد که بهتر در کاهش اضطراب افراد نقش داشتند و در عین حال به بهبود عملکردهای شناختی و خلاقیت آنها کمک میکردند. میتوان با استفاده از رویکرد بیوفیلیک در طراحی داخلی اشکال و فرمهای ارگانیک و گیاهمانندی را به وجود آورد و همزمان به برقراری ارتباط بصری و ذهنی با طبیعت دست یافت. با این کار ما متوجه میشویم که بیوفیلیا از چندین لایهی طبیعی تشکیل شده است که طراحی داخلی را منعکس میکنند.
با بررسی 14 الگوی طراحی بیوفیلیک تراپین (Terrapin) ، می توانیم ببینیم که چگونه این لایه ها مسائل جهانی سلامت و رفاه را مورد بررسی قرار میدهند. آنها شامل طبیعت در فضا، آنالوگهای طبیعی و به طور گستردهتر خود فضا هستند. الگوها از ارتباطات بصری، محرکهای حسی غیرموزون، گرمایش و جریان هوا تا نورپردازی دینامیک و حضور آب در طراحی دستهبندی میشوند. این لایهها را میتوان از نظر تجارب حسی مستقیم (نور، هوا، اقلیم)، تجارب غیرمستقیم (متریالهای طبیعی، القاء طبیعت) و تجاربی از فضا و مکان (چشمانداز و پناهگاه، راز و خطر) درک کرد.
با انتشار تجربیات چندحسی میتوانیم فضاهای داخلی را به نحوی طراحی کنیم که تا سالیان سال پاسخگوی نیازهای ما هستند. این اتاقها و فضاها ما را به طبیعت متصل کرده و با الهامبخشی ذاتی خود به بهرهوری بیشتر، خلاقیت بهتر و ایجاد آسایش کمک میکنند. در میان این مزایا، با کاهش استرس و بهبود خلاقیت، ما میتوانیم درمان بیماران را نیز تسریع ببخشیم. بیوفیلیا در زندگی شهری و امروزی ما، رویکردی انسانیتر را در طراحی بیدار میکند. نتیجهی آن طراحی داخلی بیوفیلیک است که چگونگی زندگی، کار و آموختن در طبیعت را محترم میشمارد.
منبع: archdaily
ما بیشتر زمان خود را در محیطهای سرپوشیده به سر میبریم. به همین دلیل، فضایی که اشغال میکنیم تأثیر بسیاری بر روی رفتارهای روانشناسانهی ما دارد. روانشناسی محیطی یا روانشناسی فضا در واقع به رابطهی افراد و محیطی که در آن زندگی میکنند اطلاق میشود. نور، رنگ، ترکیببندی، مقیاس، تناسبات، آکوستیک و متریالهای مورد استفاده به حواس پنجگانهی ما جهت داده و طیفی از احساسات و عملکردهای ویژه را به وجود میآورند.
از در نظر گرفتن دعوتگرایی و امنیت گرفته تا تعریف رفاه و آسایش یا ایجاد محیط کاری با جوی مثبت و کارآمد، فضا میتواند بر روی چگونگی عملکرد و احساس ما به کلی تأثیرگذار باشد. بنابراین برای برآوردن نیازهای اجتماعی و روانشناسی افراد ساکن در فضا به طراحی مناسب و اقدامات خلاقانه نیاز داریم.
روانشناسی فضا در واقع به مطالعهی روابط و رفتارهای انسانی در زمینهی محیطهای طبیعی و ساختهشده اطلاق میشود. بر این اساس طراحی داخلی یکی از بخشهای جدانشدنی از روانشناسی افراد است. این مسئولیت طراحان و معماران است که به راه حلهای ملموس برای کاربران شکل داده و این ایدهها را در فضا به صورت عملی نشان دهند.
با ترویج عملکردگرایی در دههی گذشته، فضا تنها به برنامهای که ارائه میدهد خلاصه میشد. افراد برای تولید و خدمت به جامعهی مصرفگرا در جعبههایی گیر افتاده بودند. در واقع این ایدهی صرفاً فشردن افراد در هر فضا، همزمان با انقلاب صنعتی و هجوم مردم به شهرهای بزرگ مطرح شد. پلان معمول خانه برای جای دادن افراد جدید تا حد ممکن تقسیمبندی شد. خانهها و مشاغل بر اساس تولید سریع جهت میگرفتند. استفاده از فضا و درک روانشناسی پنهان در آن بعدها در آینده پدیدار شد.
دکتر سرگیو آلتومونته (Sergio Altomonte) معمار و استادیار مؤسسه معماری و ساختمان در دانشگاه نوتینگهام، در مقالهای منتشر شده در نشریهای مستقل که به دوران مدرن باز میگردد، در این مورد اینگونه بیان میکند: «ساختمانها و فضاهای شهری باید در درجهی اول با توجه به نیازهای ساکنین آنها طراحی شوند. اهمیت معماری به عنوان محرکی برای سلامتی جسم و روان در حال تبدیل شدن به یک موضوع مهم و چالشبرانگیز است.»
میگت کاپ (Migette Kaup) روانشناس محیطی و طراح اینگونه میگوید: «نشانههای معماری میتوانند باعث تقویت رفتارهای دلخواهی از ما باشند که میخواهیم در محیطهای به خصوص شاهد آن باشیم.» در حالی که نکات کلیدی که معماران لازم است به آنها توجه کنند، عبارتند از امنیت، ارتباطات اجتماعی، گردش آسان در فضا و تحریک حواس است؛ اقدامات ملموستری شامل نور، رنگ، هنر، تهویه و ریتم فضا میتوانند حس هماهنگی مورد نظر ما را به وجود آورند. از طرف دیگر منطق بسیار سادهای پشت رنگها پنهان است. هر چه رنگ گرمتر باشد، فضا کوچکتر به نظر میرسد. رنگها میتوانند بر روی احساسات ما از راحتی و برقراری ارتباط نیز تأثیر بگذارند. نورپردازی بیشتر از هر چیز به عملکرد فضا بستگی دارد. برای مثال نورپردازی برای طراحی کلینیک با طراحی محیط کار باید متفاوت باشد. نور کم باعث میشود با یک فضای دلگیر روبرو باشیم. حال آنکه نور متناسب باعث میشود فضا دلبازتر به نظر برسد. نور طبیعی در این میان بهترین گزینه است و بر روی بهرهوری و حالات روحی ما تأثیر به سزایی دارد.
در حالی که برخی از فضاها به استرس و اضطراب ما دامن میزنند، برخی دیگر به ما احساس آرامش خاصی میبخشند و شما نمیتوانید چرایی آن را تشخیص دهید. در واقع روانشناسی محیطی همیشه مبتنی بر شواهد نیست. بلکه بیشتر بر روی پژوهش و تعاملات انسان با محیط پیرامون خود متمرکز است. در این مورد، ایروینگ وینر (Irving Weiner) استاد روانشناسی محیط در کالج جامعه ماساسوئیت در میدلبورو ، ماس اظهار میدارد که: «برخی از این تأثیرات محیطی را ما نمیتوانیم ببینیم یا لمس کنیم. در حالی که آنها مستقیماً بر روی رفتار و حالات ما تأثیر میگذارند.»
با در نظر داشتن فرآیند طراحی، روانشانسی فضا میتواند به بهرهوری بهتر در پروژه های تبلیغاتی، فروش بیشتر در فروشگاهها و بهبود عملکرد در فضاهای درمانی منجر شود. با این وجود، در فقدان دستورالعملهای صریح، ترجمهی این موارد به زبان معماری هنوز ابهامآمیز است. این امر بستگی بسیاری به حساسیت طراح، خلاقیت و درک او از محیط دارد.
منبع: archdaily
نورپردازی یکی از مهمترین کارهایی است که هنگام طراحی داخلی منزل، محل کار و سایر فضاها باید در نظر داشته باشیم. در حالی که به نظر میرسد تنها یک لوستر برای روشن کردن هر اتاق کافی است، روشهای بسیار زیادی برای نورپردازی وجود دارد که میتوانیم با استفاده از آنها حال و هوای اتاق را به کلی عوض کنیم. بخشهای مشخصی از یک اتاق به نورپردازی بیشتری نیاز دارند. اینها در واقع گوشههای تاریکی هستند که با نورپردازی کلی روشن نمیشوند. در این مقاله نکاتی برای روشن کردن گوشههای تاریک ارائه شده است.
در نظر گرفتن عملکرد
پیش از هر چیز باید بدانیم که این گوشهی تاریک برای چه کاری مورد استفاده قرار میگیرد؟ چیدمان آن به چه شکل خواهد بود و چطور میخواهیم از آن استفاده کنیم. برای مثال آیا این گوشهی تاریک برای قرار دادن قفسهی کتابها مناسب است؟ یا اینکه میخواهید در آن یک نشیمن دنج برای خواندن و استراحت تعبیه کنید؟ با در نظر داشتن عملکرد فضا میتوانید بهترین نوع نورپردازی را اجرا کنید.
چراغ آویز، دیواری و رومیزی
پس از اینکه کاربری گوشهی تاریک اتاق را تعیین کردید، میتوانید در جستجوی تجهیزات مناسب برای روشنایی آن باشید. تسک لایتینیگ یا نورپردازی مناسب برای فضای کار برای قفسهبندی و نمایش اجسام دکوری بهترین گزینه است و نقطهی کانونی جذابی در اتاق به وجود میآورد. اگر خواستار ایجاد گوشهای دنج برای استراحت در انتهای روز هستید، یک چراغ خواب میتواند گزینهی مناسبی باشد. اگر هم میخواهید فضا حالتی ساده و مینیمال داشته باشد، با در نظر گرفتن یک میز کنسول و یک چراغ دیواری بالای آن میتوانید حال و هوایی دوستداشتنی در اتاق خود ایجاد کنید.
انتخاب هوشمندانهی تجهیزات نورپردازی
تجهیزات نورپردازی علاوه بر عملکرد اصلی خود که روشن کردن فضا است، میتوانند اکسسوریهای دکوراتیو جذابی نیز باشند. همانطور که گفته شد، لازم است هدف خود از نورپردازی اتاق را در نظر داشته باشید. چراغهایی با پوشش روشن و شفاف، فضا را روشنتر میکنند. حال آنکه رنگهای تیرهتر و کدرتر نور کمتری را به بیرون منتشر میکنند.
ایجاد محیطی گرم و دعوتگرا
هنگام نورپردازی فضاهای مختلف، لازم است جنبهی گرم بودن و دعوتگرایی آن را نیز در نظر داشته باشید. برای مثال هنگام طراحی مطب روانشناسی باید همان حس و حال فضای نشیمن خانه را با یک نورپردازی مناسب به مراجعین القا کنیم. از حبابهایی که حالتی سرد و خشک به محیط میبخشند اجتناب کنید. انتخاب رنگ نور نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است. رنگهای گرمتر برای ایجاد حس و حال مثبت مناسبتر هستند.
آینهها
در نهایت اگر مایل هستید که گوشههای تاریک اتاق خود را به درستی مورد استفاده قرار دهید، میتوانید از آینهها هم استفاده کنید. آینههای پنجرهای در حال حاضر از ترندهای محبوب طراحی داخلی محسوب میشوند. تنوع طرح آنها بسیار بالا است و در تمام فضاها میتوانند مورد استفاده قرار گیرند. استفاده از آینه در یک اتاق باعث میشود که روشنتر به نظر برسد. به این ترتیب تنها با استفاده از یک دیوار آینهای یا یک آینهی قدی در گوشهی اتاق میتوانیم آن را روشنتر کنیم.
در نمایشگاه تجاری پوشش های سال 2013 در آتلانتا، آخرین مدل های کاشی از سراسر دنیا به نمایش گذاشته شدند که بعضی از آنها جدید و بعضی آشنا بودند. بعضی از کاشی ها خودشان طرح دارند و بعضی از آنها بر اساس نحوه نصبشان بر روی دیوار یا کف طرحی خلق می کنند. بعضی از نحوه های نصب هم آمیزه ای از این دو هستند. کاشی های جدید به نمایش گذاشته شده در نمایشگاه امسال ایده های جدیدی برای طراحی کاشی به ذهن می آورند.
راه راه
طراحان با استفاده از کاشی هایی با اندازه های مختلف و کنتراست های رنگی قوی، ترکیب های بزرگ راه راه مانند این تصویر خلق می کنند.
راه های بلند عمودی بر بلندای سقف تأکید می کنند و دیوار کاشیکاری شده بلند را در این تصویر می شکنند.
راه های رنگی باریک به اتاق انرژی می دهند.
چهل تکه
ترکیب طرح شطرنجی با رنگ های ساده ترکیب زیبا و شبه چهل تکه به دیوار می دهد.
ترکیب کاشی ها گلدار، ساده و رنگ های خنثی، دیوار حمام دستشویی را شاد می کند.
چهل تکه کوچکی از کاشی های طرحدار مانند یک تابلو روی دیوار این آشپزخانه مدیرترانه ای کار شده است.
طرح های گل و گیاه
کاشی ها می توانند باغچه هایی عمودی از طرح های گل و گیاه در مقیاس کوچک و بزرگ باشند
مزیت کاشی بر کاغذ دیواری در حمام دستشویی یا آشپزخانه این است که کاشی در مقابل آب، لکه های غذا و بخار مقاوم تر است.
همانطور که در تصویر می بینید شاخه های بزرگ این کاشی ها به دیوار حمام زیبایی خاصی بخشیده اند. این کاشب ها بافت و رنگ متالیک دارند.
گلبرگ های آبرنگی روی این کاشی ها، طرحی از گل و راه است.
طرح های هندسی
کاشی ها امروزه به طرح ها هندسی مختلف و زنده طراحی می شوند.
این طرح های هنری، گاهی خطای دید ایجاد می کنند. بنابراین استفاده از آنها در فضاهای عمومی خاص مانند طراحی داخلی مطب پیشنهاد نمیشود. چرا که ممکن است افراد دچار سردرگمی یا تحریک سیستم عصبی شوند.
دوایر و بیضی ها از لحاظ محبوبیت و اندازه هم بزرگ هستند.
طرح های آزادتر
چون کاشی ها همه دیوار را می گیرند، طرح های موج دار بزرگ جای بیشتری برای خودنمایی دارند.
طرح های کلاسیک با کمی تغییر
طرح زیباتری با مقیاس بزرگتر که به کاشی های شش ضلعی حالتی سنتی می دهد. مشاهده آن در این تصویر دشوار است، ولی این کاشی در مرکز برآمدگی دارند که به آن بعد می دهند.
کاشی شش ضلعی در مقیاس متوسط به این دیوار روح داده است.
کاشی های شش ضلعی ریز ریز با رنگ های مختلف این دیوار را شیک و زیبا کرده اند.
چهارخانه
کاشی ها حالا بخشی از طرح های بزرگتری هستند که در کل کف وجود دارند.
در این خانه، چهارخانه ها در مقیاس بزرگ هستند.
طرح های سنتی
طرح های سنتی کاشی امروزه نقش مهمی در نمای خانه های اسپانیایی، مدیترانه ای و مراکشی بازی می کنند.
طرح های مقیاس بزرگ می توانند کف یا دیوار را به جالب ترین بخش اتاق تبدیل کنند.
منبع: برترینها
نور ذاتاً شفابخش است. تأثیر آن بر روی ریتم شبانهروزی بدن ما که کنترل چرخهی خواب و بیداری ما را در دست دارد، انکارناپذیر است. نور طبیعی روز بر روی سلامت روان، عملکرد خوب قلب، دمای بدن و دیگر موارد مربوط به سلامتی تأثیر چشمگیری دارد. پژوهشهای متعددی به تأثیر نور طبیعی در درمان بیماران و سلامت کادر درمان اشاره کردهاند. در ادامه بیشتر در این مورد میخوانید.
نور مصنوعی در بیمارستانها
پیشرفتهایی که در نورپردازی مصنوعی و تهویهی هوا به وجود آمده، این امکان را به معماران داده است که بتوانند فضاهای بستهی وسیع با عمق زیاد را طراحی کنند که تنها به نور طبیعی برای روشنایی متکی نیستند. در حالی که این فضاها قابل سکونت هستند، اغلب کارایی کافی را نداشته و بر روی سلامتی و بهرهوری افراد تأثیرات منفی به همراه دارند. بیماران در اتاقهای بدون پنجره سطح استرس بالاتری را متحمل میشوند و در شرایط حاد به سندروم ساختمان بیمار (SBS) دچار خواهند شد.
معماران امروزه برای طراحی کلینیک و فضاهای درمانی تمرکز بیشتری بر روی پایداری و ایجاد فضاهای سبز دارند. در این میان استفادهی بهینه از نور طبیعی و ایجاد چشماندازهای زیبا از پنجرهها به محیط بیرون نیز اهمیت بسیاری پیدا کرده است. در عین حال لازم است با تمهیداتی از تأثیرات منفی نور خورشید مانند جذب گرما، عبور اشعهی فرابنفش و خیرگی چشم جلوگیری کنیم.
مزایای نور طبیعی برای فضاهای درمانی
کاهش زمان بستری بیماران:جهتگیری ساختمان و نورگیری آن نکتهی مهمی است که هنگام طراحی کلینیک باید در نظر داشته باشیم. محققان به این نتیجه رسیدهاند که بیماران در اتاقهای روشنتر در مدت زمان کمتری، (چیزی حدود ۴۱٪ کمتر) از آنهایی که در اتاقهای بدون نور بستری بودهاند مداوا پیدا میکنند. روحیهی بیماران نیز در اتاقهای روشنتر بسیار بالاتر بوده و با امید بیشتری روند درمان را دنبال میکنند.
تسریع مدتزمان ریکاوری بعد از عمل: در یک اتاق پر از نور طبیعی و دارای چشمانداز زیبا، بیماران بعد از عمل استرس کمتری را متحمل میشوند و به این ترتیب فشار خون آنها نیز طبیعیتر است که این برای بهبود سریعتر موضوعی حیاتی است. در اتاقهای تاریک، بیماران بیشتر دچار افسردگی میشوند و این موضوع کندتر شدن مدتزمان ریکاوری را به همراه دارد. با احساس اضطراب، التهاب بدن نیز افزایش پیدا میکند. این امر باعث افزایش درد شده و مانع بهبودی سریع میشود.
تسکین سریعتر دردهای جسمانی: بیماران در اتاقهای روشن تا حدود ۲۲٪ مسکن کمتری مصرف میکنند. تحمل عوارض جانبی داروها بعد از عمل جراحی و دردهای دوران ریکاوری بسیار سخت است و ممکن است به مشکلات سلامتی دیگری منجر شود.
بهبود روحیهی کادر درمان: نور طبیعی روز به افزایش بهرهوری کارمندان و بهبود حال روحی آنها کمک میکند. افراد با انرژی بیشتری کارهای روزانهی خود را انجام میدهند. در محیطهای درمانی که از نور طبیعی و چشمانداز زیبا بهرهمند هستند، کادر درمان استرس کمتری خواهند داشت و این موضوع به بهبود عملکرد آنها کمک کرده و مزایای آن در نهایت به نفع بیماران تمام میشود.
نور طبیعی ایدهآل برای فضاهای درمانی
مهمترین نکتهی مربوط به طراحی پنجرههای یک محیط درمانی، میزان عبور نور خورشیدی است که باید به فضا وارد شود. پس از آن نزدیکی بیمار به پنجره، چشمانداز و حریم خصوصی بیمار اهمیت پیدا میکند. بر اساس استانداردهای طراحی کلینیک و فضاهای درمانی، ابعاد متفاوتی برای پنجره اتاقهای درمان در نظر گرفته شده است. به طور کلی بیماران ترجیح میدهند که پنجره دست کم ۲۵٪ دیوار خارجی را به خود اختصاص دهد. بسیاری از بیماران اتاقهای دارای بیش از دو پنجره را برای گذراندن دوران درمان ترجیح میدهند.
مطالعات بسیاری نشان داده است که نزدیکی به نور طبیعی با شدت ۲۵۰۰ لوکس برای مدت کوتاه یا نورپردازی با طول موج کوتاه برای مدت زمان حداقل ۲ ساعت در صبح، بیشترین فایده را برای بیماران دارد. این موضوع برای بیماران مبتلا به آلزایمر و دیگر بیماریهای مربوط به زوال عقل نیز صدق می کند. چرا که تحریکپذیری این افراد را کاهش داده و چرخهی خواب و بیداری آنها را بهبود میبخشد.
بیمارستان باید محیطی شفابخش را ارائه دهد. در حالی که نور طبیعی روز بهترین گزینه است، همیشه امکان این را نداریم که میزان کافی از آن را داشته باشیم. در فصول مختلف سال میزان بهرهوری از نور خورشید متغیر است. برای این منظور لازم است از نور مصنوعی نیز کمک بگیریم.